چكيده
فصل
تابستان با تعطیلات طولانی و اوقات فراغت فراوان فرا رسيده است. اوقات فراغت
اگرچه فرصت، نعمت و سرمايه ارزشمندي است که بايد قدر آن را به خوبي دانست ليکن
از جهت عدم توجه به برنامه ريزي مناسب و بهره گيري لازم از آن، میتواند به مسئله،
معضل و حتي ورطه خطرناکي براي نسل نوجوان و جوان و دانش آموز و دانشجو و همه
اقشار جامعه تبديل گردد. لازمه بهره گيري بهينه از اين فرصت سازنده و ارزنده،
محصور کردن و حفظ کردن آن از طريق طرحهای
آموزشي، تربيتي و سرگرمیهای مفيد و ايجاد فرصتهای جديد تجربي خارج از محیطهای
رسمي کار و درس و مدرسه میباشد. بايد اين اوقات ارزشمند و طلایی را آن گونه
حفظ کنيم و بسازيم که شيطان و شياطين برايش برنامه ريزي نکنند. آري اگر عقل
فردي و مديريتي جامعه براي اين امر مهم اقدام نکند نفس و شيطان براي آن برنامه
ريزي میکنند و آن را در جهت اهداف سو» به کار خواهند گرفت.
نگارنده
با اين باور که فرهنگ استفاده صحيح و بهينه از اوقات فراغت بايد در سطح همه
اقشار جامعه آموزش و گسترش داده شود اقدام به نگارش اين مقاله کرده است. اميد
که مورد قبول صاحب نظران گرامي و استفاده معلمين، مربيان و اولياي گرامي و همه
آحاد جامعه و به خصوص آنان که به تربيت نسلي سالم و مسلم اهتمام دارند قرار
گيرد.
مقدمه
سخن درباره ضرورت اوقات فراغت و چگونگي گذران آن را با سخني از دکتر تي بي
شپرد در کتاب «آموزش و پرورش زنده» که به نقل از يکي اسفار عهد قديم آمده است
آغاز میکنیم. بسياري از توفيقات عقل ساز و حکمت آموز در اوقات فراغت آدمي
حاصل میشود او در توضيح اين حقيقت میگوید: کارگران و آنان که در حجم پايان
ناپذير کارهاي پيش پا افتاده و روزمره که هرگز پاياني ندارد، گرفتارند، شانس و
فرصت چنداني در دست يافتن به حکمت و معرفت ندارند. فلسفه، سياست، هنر، ادبيات،
موسيقي و معرفت تنها به کساني تعلق داشته و دارد که سعادت سرنوشت براي آنها
فرصتي فراهم آورده باشد تا بينديشند و تأمل کنند و به تحقيق و مطالعه و مشاهده
و تجربه بپردازند.
نگارنده، به تجربه و تحقيق دريافته است که بخش اعظم مشکلات آموزشي، تربيتي،
رواني و رفتاري و اجتماعي نسل جديد و جوان جامعه امروزي ما، اعم از دانش
آموزان و غيره ناشي از عدم امکان تجربه کردن فرصتها و تسهیلاتی است که در
فضاي خارج از آموزشگاهها و نظام تعليمات مدرسهای و دانشگاهي براي کسب
معلومات، درک فضیلتها و لذتها و مهارتها و کارآمدیها میباشد.
اوقات
فراغت موهبتي است ارزنده و سازنده و امروزه علي رغم اوقات فراغت نسبتاً زياد
چه در طول سال تحصيلي و چه در تعطیلات تابستاني، دغدغهها و دل مشغولیهای
درسي و تحصيلي دانش آموزان نوجوان و جوان و به خصوص اولياي آنان مانع بهره
گيري سالم و سازنده از اوقات مذکور گرديده است. (لطیفهای است که بچهها نقل میکنند:
پسري به پدرش گفت: بابا جون بروم دانشگاه؟! پدرش گفت: پسر جان اگر به درسهایت
لطمه نمیخورد، اشکال ندارد! برو...) در نتيجه تعطیلات و اوقات فراغت ناشي از
تعطيلي کوتاه مدت در طول سال تحصيلي و تعطيلي بلند مدت تابستاني دانش آموزان
به حالتي يکنواخت و کم حاصل و خسته کننده تبديل گرديده است.
تکراري
بودن کارهاي روزمره بچهها از قبيل مدرسه رفتن و درس خواندن و تکليف به جا
آوردن و تلويزيون تماشا کردن و احیاناً با کامپيوتر بازي کردن باعث ابتلا و اشتغال به کارهاي تکراري و کسل کننده و ملال انگيز و
آفات آن از جمله کند فهمي، دير آموزي، استرس، اضطراب و پرخاشگري، بیارادگی و
بي ابتکاري و خود کم بيني و بي انگيزه بودن در تحصيل کمالات علمي،معرفتي و
مهارتي گرديده است. بنابراين و با توجه به اين واقعيت که بخش قابل توجهي از
اوقات بچهها در مدرسه گذشته و میگذرد و زندگي مدرسهای آنچنان متنوع و دلچسب
و ارضا کننده و رشد دهنده نيست.
فلذا لازم است که بچهها را به سمت بهره گيري از ايام فراغت خويش در مکانها و
فعالیتهای غير مدرسهای هدايت نماییم. بزرگترها و بچههای قديم يادشان هست
که در گذشته که اشتغالات و امکانات و سرگرمیهای امروزي مانند تلويزيون و بازیهای
کامپيوتري و اينترنت و امثال آن نبود، بچهها در صحنه و عرصه بازي و تلاشهای
خود جوشانه، شاهد ارضاي خلاقیت خود بودند و غالباً وسيله بازي و حتي قواعد بازیها
را خود خلق و وضع میکردند و در اثر درک و احساس تلاش و عمل موفقيت آميزشان و
نشان دادن آن به ديگران از غرور سازنده، خودباوري و احساس سربلندي اميد بخش و اعتماد سازي برخوردار میشدند. شايد
بخش عمده روحیات فرهيختگي و خلاقیت و مدیریت ذاتي و خود جودش و کارآمدي سازنده
نيروهاي دوران انقلاب و دفاع مقدس و نيز عرصه مديريت سياسي و اجتماعي امروز جامعه ما حاصل آن دوره سازندگي ساکت و بي
ادعاي گذشته است که بچهها در عرصه بازیها و در فضاي طبيعي زندگي و در خل و خاکهای
کوچه هاي خاکي و با اسباب بازیهای دست ساز بازيافت شده از آشغال ها ودور
ريختي ها، مراحل بازي، تفکر وخلا قيت و کارآمدي را طي میکردند. علي ايحال
نامطلوب بودن فضاي آموزش هاي رسمي و ناکافي و غير کاربردي بودن محتواي اين
آموزش ها و ملا ل انگيز بودن رابطه معلمان ودانشآموزان و محتواي آموزشي، ناکامي و نگراني ناشي از عدم امکان برآورده شدن انتظارات طرفين
فرايند آموزش يعني معلم و محصل، نيز عدم ارضاي احساس موفق و مفيد بودن در
دانشآموزان، احساس عدم موفقيت و حس مخرب عدم توانائي در تامين نظر اولياي
آموزشي و خانوادگي، ياس و نارضايتي ناشي از ناکامي و ناموفق بودن و خسته و گله
مند بودن دانش آموزان وبه خصوص نوجوانان و جوانان از اين وضعيت باعث بسياري از
افسردگي ها، پرخاشگري ها، بزهکاري ها و حتي جناياتي است که نسل جوان جامعه
امروز ما را تهديد مي کند. فعالیتهای فوق برنامه اي در اوقات فراغت روزانه، هفتگي و فصلي و سالا نه نوجوانان و جوانان مهمترين نياز و
حتي موثرترين روش درمان براي کساني است که در ورطه انحرافات، اشتغالات سو»،
خلا فکاري ها و افسردگي ها گرفتار
شده اند. تامين نيازهاي عاطفي و رواني و آموزشي در فضاي غيررسمي اعم از
اردوها، بازديدها، همايش ها، نمايش ها، گردشگري ها، فعالیتهای اجتماعي و هنري
و ورزشي و غيره باعث دلپذير و دوست
داشتني شدن زندگي و نيز درمان کننده کج خلقي ها، زشتي ها و ناسازگاري ها خواهد
بود. آموزش هاي اردوئي و اجتماعي و هنري با روشهای الهام بخش، شوق انگيز و
ذوق برانگيز لازمه يک دوره از رشد و بالندگي است و تنوع در محتواي آموزشي
اينگونه فعاليت ها باعث تامين و ارضاي ميل و نياز متنوع و متعدد افراد با سطوح
متفاوت هوشي، گرايشي و قريحه اي خواهد بود.
معمولا دانش آموزان و دانشجوياني هستند که عليرغم درس خوان بودن، در حيطه عمل
و زندگي واقعي ناتوان و درمانده اند و در واقع دانائي آنها به توانايي و
کارآمدي تبديل نگرديده است و ايشان معمولا فرصت چنداني براي به کار انداختن و
به کار بردن دست ها و دانش
خود نداشته اند چرا که هميشه در فضاي پرالتهاب و اضطراب درس و امتحان و نمره و
کسب رتبه اي در مدرسه و کنکور درگير و مشغول بوده اند. اما هدف امروزي و جهاني
تعليم و تربيت که گفته شده است دانايي، توانايي، زيستن خوب و با ديگران خوب
زيستن است ما را بر آن مي دارد تا به کيفيت مطلوب محصول نظام رسمي و غيررسمي
تعليم و تربيت بينديشيم و براي اصلاح آن گامي برداريم و طرحي نو در اندازيم.
ديدگاه
اولياي دين در رابطه با ضروريت توجه به اوقات فراغت نيز اهميت مساله را روشن
تر مي نمايد. در سخني از حضرت امام رضا(ع) نقل شده است که: از لذائذ دنيوي
نصيبي براي کاميابي خويش قرار دهيد و تمنيات دل را از راه هاي مشروع به دست
آوريد، مراقبت کنيد در اين کار به مروت و شرافتتان آسيب نرسد و نيز از ايشان
در سفارش ديگري نقل شده است که: کوشش کنيد اوقات شما چهار ساعت (چهار بخش)
باشد، ساعتي براي عبادت و خلوت با خدا، ساعتي براي تامين معاش، ساعتي براي
مصاحبت با برادران مورد اعتماد و کساني که شما را به عيوبتان واقف مي سازند و
در باطن نسبت به شما خلوص و صفا دارند و ساعتي را نيز به تفريحات و لذائذ خود
اختصاص دهيد و از مسرت و نشاط ساعت تفريح، نيروي انجام وظايف و ساعات ديگر را
تامين کنيد.
در
ديواني منسوب به حضرت علي(ع) از قول ايشان گفته شده است که:
براي
نيل به تعالي و ترقي از تنهايي خود دور شويد، مسافرت کنيد که در سفر پنج فايده
است. سفر باعث تفريح و انبساط روح است. اندوه و آزردگي را برطرف مي کند، يکي
از راه هاي تحصيل درآمد و تامين معاش است، وسيله فرا گرفتن علم و تجربه است،
به انسان زندگي مي آموزد و آدمي در سفر با افراد با فضيلت و ارزشمند برخورد مي
کند و با آنها دوست میشود. در اسلام انواع بازي و ورزش، خدمت به همنوعان و
درماندگان و آسيب ديدگان و
کمک به همسايگان و همشهريان، دوستي و صله رحم با بستگان، عبادت و سير و سياحت
و گردش در طبيعت و تماشاي آسمان از مصاديق گذران اوقات فراغت میباشد.
خانم
دکتر «مکليستر برو» نيز در کتاب تعليم و تربيت پي تشريفات با انتقاد از عدم
توانايي بزرگسالا ن در مصرف بهينه اوقات فراغت خويش، پنج پيشنهاد براي صرف
ايام فراغت مي دهد. بديهي است نحوه آموزش بچهها در کودکي و نوجواني در شيوه و
الگوي صرف اوقات فراغت
آنان و بزرگسالي ارتباط و اثر سرنوشت سازي دارد.
در پايان با اشاره به پيشنهادات خانم مکليستر برو، به اين نوشته خاتمه مي دهيم
و اميدواريم عنايت به مفاد آن موجب تغيير نگرش
مطلوبي به اوقات فراغت جامعه، در حال تحول و توسعه ما شود
پنج
روش پيشنهادي در گذران اوقات فراغت:
1- اوقات فراغت خود را صرف بيکاري محض کنيم.
انسان گاه نيازمند آن است که دست از کار کشيده و در رويا به سر ببرد و هيچ کاري نکند.
2- زمان فراغت خود
را در جستجوي تفريح، لذت، شادي و خوشي و هيجان بگذراند.
3- ايام فراغت خويش
را صرف اشتغالات و سرگرمیهای خاص غير از کارهاي روزانه بنمايد.
4- اوقات فراغت را
به پيشرفت و بهبود حال خويش مصروف دارد. از طريق آموزش هاي علمي، هنري، ورزشي،
فني و حرفه اي توانايي هاي خويش را شکوفا سازد و بروز دهد و ارزشمندي و احساس
موفقيت مورد نياز را کسب کند.
5- فرصتهای فراغت
را صرف کارهاي اجتماعي و خدمات مفيد به حال ديگران بنمايد. انسان هاي عاقل و
با ايمان و نيک انديش قسمتي از وقت خود را به ديگران مي دهند و بدون دريافت
مزد و فقط به عشق خوبي به مردم و اجتماع خدمت مي نمايند و گاهگاهي بدون انگيزه
و نياز شخصي و حتي بدون تقاضاي دريافت سود و مزد براي تامين خير و رفاه ديگران
کار میکنند.
البته داشتن زندگي سالم و کامل میتواند آنچنان کند که
هرکس مقداري از اوقات فراغت خويش را در همه اين راهها و روشهای پنجگانه فوقالذکر
صرف نمايد. اشتغال و عادت به يکي از روشهای صرف اوقات فراغت مذکور خود میتواند
نشانهای از درست نبودن جريان زندگي فرد باشد فلذا بايستي دانش آموزان و نيز
همه افراد جامعه را در آموختن و انجام دادن روشهای متنوع فوق هدايت نماییم و
ضرورت همه موارد ممکن صرف اوقات فراغت را به آنها تفهيم و لذت آن را به آنان
بچشانيم و از افراط و تفريط در اين عرصه بر حذر داريم.
منابع
1) لس هيوود و همكاران، اوقات فراغت، مترجم
محمد احساني
2) دكتر مكليستر برو، تعليم و تربيت
3) دكتر تي بي شپيرد،
|