تأثير رهبري حضرت امام خميني (ره) در بيداري مستضعفان و مسلمانان جهان بر هيچكس پوشيده نيست.
اين تأثير از جنبه ديني ، بسيار كم نظير بوده به طوري كه ، شخصيتي را سراغ نداريم كه تا اين اندازه تفكر ، نهضت و عملكردش در تاريخ و در سطح جهان تأثير گذاشته باشد.
امام خميني، معناي قدرت را نه تنها در جهان اسلام بلكه در كل جهان تغيير داد. قدرتي كه قبل از او متكي بر منابع و منافع مادي بود ، پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران ، تبديل به احترام به عقايد ، پرورش افكار و اطلاع رساني شد.
با مطالعه زندگي رهبران انقلاب هاي گذشته مي بينيم هيچ يک از آن ها به توانايي امام خميني در برقراري ارتباط صميمي و مردمي با مستضعفين و طبقات ديگر اجتماعي نمي رسند. امام بيشتر از هر رهبر ديگري موفق شد پيام هاي قرآن را به زبان ساده به توده هاي مسلمان برساند و اين يكي از اسرار بزرگ پيروزي انقلاب اسلامي به شمار مي رود.
هم چنين زندگي ساده و به دور از تجمل ايشان، صلاحيت رهبري مسلمانان را به او عطا کرد. زندگي امام
در دوران طلبگي ، زماني كه مرجع تقليد بود و هنگامي که خود را در رأس قدرت قرار گرفت ، همراه با ساده زيستي بود. امام (ره) تنها به امت اسلامي و نجات آنان از گمراهي و عقب ماندگي مادي و معنوي نمي انديشيد، بلکه در فکر نجات همه ملت ها بود. ارسال پيام به گورباچوف و پاپ ، نشان دهنده دغدغه انساني - الهي ايشان در نجات انسان ها و فرهنگ هايي بود که از راه هدايت و سعادت ابدي به سمت سعادت دنيا منحرف شده بودند.
امام خميني(ره) تنها متفکري است که طي چند قرن گذشته، هم به نظريه پردازي انقلاب پرداخت و هم خود، آن را به عرصه عمل آورد كه در تاريخ، کمتر مي يابيم انسان هايي را که هم بنويسند چرا بايد انقلاب کرد و بعد خودشان، به ميدان آيند و انقلابي که از آن سخن گفته اند را پديد آورند.
در حقيقت، پيوند و ارتباط علم و عمل، از دلايل موفقيت امام در برپايي انقلاب اسلامي است.