loading...
خدمات كامپيوتر و چاپ فينال
وحيد دهقان بازدید : 1085 یکشنبه 12 مهر 1394 نظرات (0)

 

نام برخی از حیواناتی که در قرآن آمده است

شیر درنده

معادل عربی آن قسورة می‌باشد و در آیه پنجاه و یک سوره المدثر چنین آمده:
«
که از (مقابل)شیرى فرار کرده‏اند

گاو

در زبان عربی معادل بقرة می‌باشد که نام دومین سوره قرآن کریم می‌باشد و همچنین در خود سوره بقره __ آیات 67تا 71 و همچنین آیات144 تا 146 نیز آمده است.
از جمله در آیه «69» آمده:
گفتند: « از پروردگارت بخواه‏، تا بر ما روشن کند که رنگش چگونه است‏؟ گفت‏: وى مى‏فرماید: آن ماده گاوى است زرد یکدست و خالص‏، که رنگش بینندگان را شاد مى‏کند

گوساله

معادل عربیش العجل می‌باشد که در سوره بقره آیات 51 و 54 و 92 و 93سوره نساء آیه 153سوره الاعراف آیه 152و سوره هود آیه 69سوره الذاریات آیه 26 آمده است، از جمله در آیه 51 سوره بقره چنین آمده:
«
و آنگاه که با موسى چهل شب قرار گذاشتیم‏؛ آنگاه در غیاب وى‏، شما گوساله را (به پرستش‏) گرفتید، در حالى که ستمکار بودید

الاغ

در زبان عربی معادل حمار می‌باشد که در سوره بقره آیه 259 و سوره المدثر آیه 50 سوره النحل آیه 80 و سوره جمعه آیه 5 آمده است. از جمله در آیه پنجم سوره چنین آمده است: « مثل کسانى که (عمل به‏) تورات بر آنان بار شد (و بدان مکلف گردیدند) آنگاه آن را به کار نبستند، همچون مثل خرى است که کتابهایى را برپشت مى‏کشد. (وه‏) چه زشت است وصف آن قومى که آیات خدا را به دروغ گرفتند. و خدا مردم ستمگر را راه نمى‏نماید

زنبور

در زبان عربی معادل نحل بوده و و نام سوره شانزدهم قرآن بوده و علاوه بر آن در آیه شصت و هشتم این آیه بدین صورت آمده است:
«
و پروردگار تو به زنبور عسلوحى (و الهام غریزى) نمود که‏: از کوه‏ها و درختان و داربستهایى که مردم مى‏سازند، خانه‏هایى برگزین.‏»

فیل

نام سوره صد و پنجم قرآن هست و در آیه یکم این سوره نیز آمده است.

میمون

معادل عربیش قردة می‌باشد که در سوره اعراف آیه 166 و سوره مائده آیه 60 آمده و همچنین سوره بقره آیه 65 چنین آمده:
«
و کسانى از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید، پس ایشان را گفتیم‏: بوزینگانى طردشده باشید

شتر

معادل عربیش الابل می‌باشد و در سوره انعام آیه 144 و سوره الغاشیه آیه 17 چنین آمده:
«
آیا آنان به شتر نمى‏نگرند که چگونه آفریده شده است‏؟

خوک

معادل عربیش خنزیر بوده و در آیه 173 سوره بقره و همچنین سوره مائده آیه 3 وآیه 60 آمده و همچنین در سوره انعام آیه 145 چنین آمده:
«
بگو: در آنچه به من وحى شده است‏، بر خورنده‏اى که آن را مى‏خورد هیچ حرامى نمى‏یابم‏، مگر آنکه مردار یا خون ریخته یا گوشت خوک باشد که اینها همه پلیدند. یا (قربانیى که‏) از روى نافرمانى‏، (به هنگام ذبح‏) نام غیر خدا بر آن برده شده باشد. پس کسى که بدون سرکشى و زیاده‏خواهى (به خوردن آنها) ناچار گردد، قطعاً پروردگار تو آمرزنده مهربان است‏

وحيد دهقان بازدید : 724 یکشنبه 12 مهر 1394 نظرات (0)

 

حکمت آفرینش کوه چیست؟

قرآن مجيد درباره كوه‏ها مي‏فرمايد: «و الجبال اوتادا؛(۱) آيا كوه‏ها را ميخ‏هايي قرار نداديم؟» در اين آيه شريفه بيان شده است كه كوه‏ها نقش ميخ‏هايي را براي زمين ايفا كرده‏اند كه مايه استحكام و استواري زمين‏اند.

جالب اين كه اين مطلب با آنچه كه از نظر علمي درباره ساختمان كوه‏ها ابراز شده، موافق است، يكي از نظريه‏هايي كه امروز، اساس مطالعه و تحقيق راجع به ساختمان پوسته جامد زمين و تغييرات تدريجي آن مي‏باشد «نظريه تعادل»، يا نظريه «ايزوستاري» است.

قشر جامد زمين كه خشكي‏ها و اقيانوس‏ها را تشكيل مي‏دهند، از قطعات جدا از هم ساخته شده است؛ اما اين قطعات كاملاً در مجاورت يكديگر قرار گرفته و هيچ فاصله‏اي در ميان آن‏ها نيست؛ در زير پوسته جامد هم قشري از مواد گداخته نسبتاً سنگين قرار دارد كه با قطعات پوسته جامد تعادل دارند.
توضيح اينكه كوه‏ها و مناطق كوهستاني كه قسمت‏هاي سنگين و ضخيم قشر جامد زمين هستند، در قشر مذاب زير خود بيشتر نفوذ كرده و ريشه فاسد ميخ در قشر مذاب فرو رفته است؛ اما قسمتي از قشر جامد كه در زير اقيانوس‏ها قرار دارد، نازك‏تر است اما نازكي و سبكي نسبي آن را قشر مذاب و سنگين زيرين كه داراي ضخامت بيشتري است جبران مي‏كند.

بدين ترتيب، كوه‏ها با نفوذ در زمين و پيوستگي در زير قشر جامد آن جلو نوسان و اضطراب زمين را گرفته و موجب استحكام و استوار بودن زمين شده‏اند.

وحيد دهقان بازدید : 613 یکشنبه 12 مهر 1394 نظرات (0)

 

امام مهدی کیست؟

وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام مهدی(عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.

میلاد نور

آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.

دوران زندگی

دوران زندگی امام زمان(عج) به چهار دوره تقسیم می شود:

1-     از تولد تا غیبت: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

2-     غیبت صغری: پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.

3-     دوره غیبت کبری: این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.

4-    دوره حکومت: پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.

 

وحيد دهقان بازدید : 1134 جمعه 03 خرداد 1392 نظرات (0)

مقاله ای کامل با عنوان نیکی به پدر و مادر در 15 صفحه همراه با فهرست و صفحه بندی در دو قالب word و pdf

قیمت 1500 تومان جهت دریافت مقاله با شماره 09134001838 تماس حاصل فرمایید.

فهرست مطالب

    عنوان                                                                                                    صفحه

چکیده

1

مقدمه

2

احترام و نیکی به پدر و مادر

3

برنامه ای برای زنده ماندن ملت ها

4

توحید و نیکی به پدر و مادر

7

دقت و باریک بینی هایی در احترام پدر و مادر

7

روش های احسان و تکریم والدین

14

 
 

جهت دانلود جدیدترین مقاله ها، پایان نامه ها، تحقیق، پروژه کارآموزی، طرح کسب و کار

نمونه سوالات آزمون استخدامی، پیام نور و ... از سایت اصفهان فایل بازدید نمایید.

www.esffile.ir

 

وحيد دهقان بازدید : 914 یکشنبه 01 اردیبهشت 1392 نظرات (1)

برای چگونگی شهادت حضرت فاطمه (س)  با ید بر گردیم به قبل از رحلت پیامبر (ص) آن زمان که  عده ای با  دل وجان به پیامبر ایمان آوردند عده ای هم بودند که به امید پست ومقام وریاست شهادتین بر زبان آوردند حتی خود پیامبر نیز به این مسئله واقف بود لذا ما در روایات گوناگون داریم که حضرت بارها شهادت حضرت زهرا(س) ومولای متقیان علی (ع) را به اطرافیان خود گوشزد کرده بود

گروهی از یاران واصحاب پیامبر که سابقه درخشانی هم در زمان پیامبر داشتند  بعد از رحلت ایشان با یک گردش صدو هشتاد درجه در کنار منافقان و دشمنان علی (ع) که کینه های بسیاری از آن حضرت داشتند قرار گرفتند.

لذا یک جبهه ای تشکیل شد موسوم به ثروت وقدرت این جبهه قطعاً می بایست تمام کسانی که در مسیر اهدافشان قرار داشتند را از بین می برد یا آنها را مجبور به طاعت می کرد همین امر باعث شد که  به فکر بیعت گرفتن از حضرت علی (ع) بیفتند در واقع اگر آنها از علی (ع) بیعت میگرفتند بزرگترین مانع را از سر راه خود بر داشته بودند چون به دیگر مسلمانان القا میکردند که ما از خود علی بیعت گرفتیم وبه نوعی دهان تمام مسلمانان را وحتی تاریخ را می بستند . ولی مولای متقیان هر گز زیر بار این بدعت نرفت . لذا آنها با هم اندیشی یا تک اندیشی  تصمیم گرفتند به هر شکلی که شده از علی (ع) بیعت بگیرند وحتی  با گرفتن فدک که سرمایه ای کلان بود برای امور مسلمین، اگر غصب نمی شود،!

 آنها گفتند اگر ما فدک را بگیریم آن حضرت دیگر سر مایه ای هم ندارد که بخواهد بر علیه ما اقدامی کند . از طرفی می دانستند که حضرت برای خلافت وامامت هر گز دست به شمشیر نمی شود چرا که باعت تفرقه بین مسلمانان خواهد شود و بزر گترین ضربه را هم اسلام خواهد خورد

خوب همین مسئله باعث دلگرمی آنها شد تا به زور از آن حضرت بیعت بگیرند این مسئله در خیلی از رویات اهل تسنن هم زکر شده که چگونه به در خانه آن حضرت آمدند وچه اتفاقاتی افتاد .

اما آنچه که مهم است این است که حضرت زهرا (س) به دست یک شخص خاص به شهادت نرسیده بلکه به دست یک جریان موسوم به ثروت وقدرت به شهادت رسیده است  وتمام اسناد وشواهد تاریخی آن هم موجود است و بسیاری از عالمان با انصاف اهل تسنن هم به این ماجرا اشاره ای داشتند.

لذا جای تعجب دارد که عده ای با شهادت حضرت مخالفند وعقیده دارند که حضرت با مرگ طبیعی از دنیا رفته  وحتی از بکار بردند کلمه شهادت حضرت فاطمه (س) عصبانی می شوند  وگاهی دیده شده که بعضی افراد مغرض شهادت آن حضرت را افسانه میدانند افسانه ای که شیعه برای خود ساخته.  در یک وبلاگی که بنده مطالعه میکردم دیدم یک آقای نوشته بود (بابا به ماچه که حضرت فاطمه شهید شده یا به مرگ طبیعی از دنیا رفته بیاید با هم خوب باشیم وزیبا زندگی کنیم کاری هم به بحث آخوندهای شیعه وعلمای اهل سنت نداشته باشیم )

بعضی از دوستان اهل تسنن بر این عقیده اند که حضرت فاطمه (س) به خاطر سفارشات پیامبر آنقدر بین مردم محبوب بوده که کسی جرأت تعرض به خانه آن حضرت را نداشته کسی حتی جرأت کوچکترین بی احترامی به آن حضرت را نداشته در واقع آن حضرت از احترام خاصی در بین مردم بر خوردار بوده .

دوستان عزیز اگر این گونه است چرا فاطمه (س) وصیت نمودند که مرا مخفیانه به خاک بسپارید چرا که از اوضاع آن زمان خود خوب مطلع بودند اگر مردم به حرفهای پیامبر اعتناع داشتند مگر آن پیامبر بارها سفارش حسنین را به مردم نکرده بودند که در بسیاری از روایات اهل تسنن هم زکر شده که حسن وحسین (ع) سید جوانان اهل بهشتند مگر این دو بزرگوار را مظلومانه به شهادت نرساندند مگر فرزندان خاندان پیامبر را به اسارت نبردند . از کدام احترام وعزت سخن میگوییم که از این دو مقوله تاریخ آن زمان روسیاه است. آنقدر جلال وشوکت دنیا در چشمشان خود نمائی کرده بود که چیزی از حرفهای پیامبر در ذهنشان نمانده بود برای رسیدن به چند سکه زر سر پسر همین دختر پیا مبر را چگونه بر نی کردند 

 

جهت دانلود جدیدترین مقاله ها، پایان نامه ها، تحقیق، پروژه کارآموزی، طرح کسب و کار

نمونه سوالات آزمون استخدامی، پیام نور و ... از سایت اصفهان فایل بازدید نمایید.

www.esffile.ir

وحيد دهقان بازدید : 639 جمعه 11 اسفند 1391 نظرات (1)

حضرت معصومه (س)

حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذيقعده سال 173 هجري، در شهر مدينه چشم به جهان گشود. اين بانوي بزرگوار، از همان آغاز، در محيطي پرورش يافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضايل اخلاقي آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسايي و تقوا، راستگويي و بردباري، استقامت در برابر ناملايمات، بخشندگي و پاکدامني و نيز ياد خدا، از صفات برجسته اين خاندان پاک سيرت و نيکو سرشت به شمار مي رفت. پدران اين خاندان، همه برگزيدگان و پيشوايان هدايت، گوهرهاي تابناک امامت و سکان داران کشتي انسانيت بودند.

 سرچشمه دانش

 حضرت معصومه (س) در خانداني که سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان گشتند.

 کريمه اهل بيت

 حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقيهان گران قدر شيعه، به لقب کريمه اهل بيت ياد مي شود. از ميان بانوان اهل بيت، اين نام زيبا تنها به آن حضرت اختصاص يافته است. بر اساس روياي صادق و صحيح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آيت الله مرعشي نجفي، اين لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در اين رؤيا، امام صادق (ع) به آيت الله نجفي که با دعا و راز و نياز، تلاش پيگيري را براي يافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کريمه اهل بيت.

 القاب حضرت معصومه (س)

 به طور کلي، سه زيارت نامه براي حضرت معصومه (س) ذکر شده که يکي از آن ها مشهور و دو تاي ديگر غير مشهور است. اسامي و لقب هايي که براي حضرت معصومه (س) در دو زيارت نامه غير مشهور ذکر شده؛ به قرار ذيل است: طاهره (پاکيزه)،  حميده (ستوده)؛ بِرّه (نيکوکار)؛ رشيده (حد يافته)؛ تقّيه (پرهيزگار)؛ رضّيه (خشنود از خدا)؛ مرضيّه (مورد رضايت خدا)؛ سيده صديقه (بانوي بسيار راستگو)؛ سيده رضيّه مرضّيه (بانوي خشنود خدا و مورد رضاي او)؛ سيدةُ نساء العالمين (سرور زنان عالم). هم چنين محدثّه و عابده از صفات و القابي است که براي حضرت معصومه (س) عنوان شده است.

  غروب غمگين

حضرت فاطمه (س) پس از  ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قيد حيات بود و سپس دعوت حق را لبيک گفت و به سوي بهشت برين پرواز کرد. اين حادثه در سال 201 هجري رخ داد. سلام بر اين بانوي بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک معصومه (س) که اينک آفتاب حرم باصفايش، زمين قم را نوراني کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پيام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتي. اي فاطمه! در روز قيامت، شفيع ما باش که تو در نزد خدا، جايگاهي ويژه براي شفاعت داري.


وحيد دهقان بازدید : 451 شنبه 07 بهمن 1391 نظرات (0)

آشنایی با سوره واقعه

سوره‌ي مباركه واقعه پنجاه و ششمين سوره قرآن است كه پس از سوره‌ي الرحمن و قبل از سوره‌ي حديد در قرآن كريم قرار دارد.‌اين سوره از نظر ترتيب نزول چهل‌وششمين سوره قرآن كريم است كه پس از سوره‌ي طه و قبل از سوره‌ي شعرا در مكه بر پيامبر اسلام در سال سوم بعثت و به يكباره نازل شده است.‌ سوره مباركه واقعه ۹۶ آيه، ۳۷۸ كلمه، ۱۷۰۳ حرف دارد. اين سوره مباركه از نظر حجم در شمار سوره‌هاي مفصلات و از گروه طوال محسوب مي‌شود. سوره‌هاي مفصلات به سوره‌هايي گفته مي‌شود كه به واسطه‌ي حجم كم با عبارت بسم‌الله الرحمن الرحيم از يكديگر جدا مي‌شوند.‌

سوره واقعه در جزء بيست‌وهفتم قرآن كريم قرار دارد و قسمت كوچكي از اواخر اين جزء را در برگرفته است. واقعه تنها نام اين سوره‌ي مباركه است اين كلمه در نخستين آيه اين سوره مباركه آمده است.‌مقصود از واقعه حادثه‌ي وقوع رستاخيز است كه وقوع آن حتمي و قطعي است هر چند برخي معتقدند كه واقعه كلي از نام‌هاي روز قيامت است.‌ اين كلمه به همراه ديگر مشتقات ۲۴ مرتبه در قرآن كريم آمده است.

وحيد دهقان بازدید : 1073 شنبه 07 بهمن 1391 نظرات (0)

امر به معروف و نهی از منکر

با توجه به فلسفه خلقت انسان كه طبق بيان قرآن كريم عبوديت و بندگي است و از طرفي وجه تمايز انسان با ساير موجودات به ناطق و عاقل بودن انسان و حركت او به سوي كمال مي باشد، اهميت و جايگاه اين دو فريضه الهي، يعني امر به معروف و نهي از منكر بيشتر تبيين و روشن مي گردد. از آنجايي‌كه انسان غافل است و به دليل عارض شدن نسيان بسياري از مواردي كه مفيد براي اوست فراموش مي‌كند بنابراين امر به معروف و نهي از منكر جزء ضرورياتي است كه در جهت نيل به كمال براي هر انساني ضرورت پيدا مي كند. به اين جهت است كه حضرت امام محمد باقر(ع) مي فرمايد: «ان الامر بالمعروف و النهي عن المنكر فريضه عظيم بها تقام الفرائض ...» ‌ يعني امر به معروف و نهي از منكر واجب عظيم و بزرگي است كه پابرجايي ساير واجبات به آن بستگي دارد. از تعبير "بها تقام الفرائض" چنين استفاده مي شود كه امر به معروف و نهي از منكر از لوازم حكومت اسلامي به شمار مي رود

وحيد دهقان بازدید : 1689 شنبه 07 بهمن 1391 نظرات (1)

در ميان كتب آسمانى،قرآن كريم تنها كتابى است كه از روز«رستاخيز»به تفصيل سخن رانده و در عين اينكه تورات نامى از اين روز به ميان نياورده و انجيل جز اشاره مختصرى ننموده در قرآن كريم در صدها مورد با نامهاى گوناگون،روز رستاخيز را ياد كرده و سرنوشتى را كه جهان و جهانيان در اين روز دارند،گاهى به اجمال و گاهى به تفصيل بيان نموده است.

و بارها تذكر داده كه ايمان به روز جزا (روز رستاخيز) همتراز ايمان به خدا و يكى از اصول سه گانه اسلام است كه فاقد آن (منكر معاد) از آيين اسلام خارج و سرنوشتى جز هلاكت ابدى ندارد.

و حقيقت امر نيز همين است،زيرا اگر از جانب خدا حسابى در كار و جزاء و پاداشى در پيش نباشد،دعوت دينى كه مجموعه‏اى از فرمانها خدا و اوامر و نواهى اوست،كمترين اثرى در بر نخواهد داشت و وجود و عدم دستگاه نبوت و تبليغ در اثر،مساوى خواهدبود بلكه عدم آن بر وجودش رجحان خواهد داشت،زيرا پذيرفتن دين و پيروى از مقررات شرع و آيين،خالى از كلفت و سلب آزادى نيست و در صورتى كه متابعت آن اثرى در بر نداشته باشد هرگز مردم زير بار آن نخواهند رفت و از آزادى طبيعى دست‏بر نخواهند داشت.

و از اينجا روشن مى‏شود كه اهميت تذكر و ياد آورى روز رستاخيز، معادل با اهميت اصل دعوت دينى است.

وحيد دهقان بازدید : 17547 دوشنبه 02 بهمن 1391 نظرات (11)

هر سال در ماه ربیع الاول به مناسبت میلاد پیامبر اسلام (ص) در فاصله 12 تا 17 ربیع الاول در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی هفته وحدت برگزار می شود. به اعتقاد اکثریت اهل سنت 12 ربیع الاول و به نظر اکثریت اهل شیعه 17 ربیع الاول روز میلاد پیامبر اسلام (ص) است. این اختلاف سبب شد تا امام خمینی(ره) با نام گذاری این ایام به نام هفته وحدت هم به نظر دو مذهب بزرگ اسلام احترام گذاشته و هم بر لزوم وحدت بیش از پیش جهان اسلام صحه گذارد.مسلمانان در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، بارها شاهد تلاش دشمنان قسم خورده برای برهم زدن وحدت اسلامی مسلمانان بوده اند. دشمنان بارها با حربه های گوناگون سعی در از بین بردن اسلام و اندیشه های ناب محمدی (ص) از پهنه جهان هستی داشته اند. می توان دلیل ناکامی آنها را وحدت و بصیرت مسلمانان نامید. از این رو هرگاه دشمنان توانسته اند در این وحدت خللی وارد کرده و یا با فتنه انگیزی طیفی از مسلمین را از بصیرت بر امور و فهم حقیقت بازدارند زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مسلمانان دستخوش ناملایمات بسیاری شده است. بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران همواره به منظور تحقق وحدت اسلامی در جامعه تلاش نموده است. یکی از آثار و برکات وحدت اسلامی پیروزی انقلاب اسلامی ایران است که مردم با صرف فعل خواستن و دست در دست یکدیگر توانستند دست طاغوتیان و کشورهای سلطه گر را از کشور عزیزمان کوتاه کنند. هم اکنون نیز نتیجه این وحدت و همدلی را در الگو قرار گرفتن انقلاب ما و حرکت مردم کشورهای مختلف و وحدت آنها با هر نوع دین و مذهب در برابر سطله و ستم مستکبران هستیم. در کل با هر نوع جهان بینی که به اهمیت وحدت بین اقشار مختلف جامعه نگاه کنیم، نتیجه می گیریم تا وحدت و یکپارچگی بین آحاد مختلف مردم وجود دارد، دشمنان با هیچ حربه و نیرنگی نمی توانند به خواسته های شوم خود برسند و هرگاه تخم نفاق و جدایی از درون جامعه گذاشته شود، بین مردم اختلاف نظرها به تغییر دیدها بدل شده و اینجاست که راه برای نفوذ دشمنان باز می شود.امید است با گرامی داشتن بیش از پیش این هفته فرخنده و اعیاد مبارک میلاد رسول اکرم (ص) و میلاد امام جعفر صادق (ع) و با تلاش بیشتر در تبیین نقش وحدت، کشور ایران همیشه سرآمد تحرکات علمی و فرهنگی در تمام جهان باشد.

 

جهت دانلود جدیدترین مقاله ها، پایان نامه ها، تحقیق، پروژه کارآموزی، طرح کسب و کار

نمونه سوالات آزمون استخدامی، پیام نور و ... از سایت اصفهان فایل بازدید نمایید.

www.esffile.ir

 

وحيد دهقان بازدید : 599 شنبه 16 دی 1391 نظرات (0)

اهميت آموزش و وظيفه مقدس آموزگاري در اسلام، بر كسي پوشيده نيست. هر نعمت متناسب با خود شكري دارد. شكر نعمت دانش، گسترش و نشر آن در ميان جامعه است (زكاة العلم ان تعلّمه عباد الله)

پيامبران معلّمان جامعه بودهاند و براي رشد معنوي و تزكيه روحي جامعه تلاش ميكردند. از ديدگاه اسلام علم متاعي نيست كه بتوان آن را با ساير متاعهاي دنيا معامله كرد و براي خود مال و مقام به دست آورد. دانش هديه الهي و تحفهاي از جنس نور است كه به خواست الهي، دلهاي بندگان خاص خدا را روشن ميسازد.

(انما هو نور يقع في قلب من يريد الله ان يهديه) معلم متعهد با صاحبان مشاغل ديگر تفاوت دارد. او به دانشاموزان تنها اطلاعات انتقال نميدهد. آموزگار الگوي آنان و مسئول پرورش استعدادهاي علمي و معنوي آنان است. آموزگار با ايمان تنها درس فيزيك، شيمي، فقه، فلسفه و ... نميدهد. او راه و روش انسان شدن و به مقام خليفة اللهي رسيدن را نشان ميدهد.

انجام چنين وظيفهاي خطير و مهم آداب ويژهاي دارد. اسلام معيارها و ضوابطي كه معلم را در راستاي انجام اين وظيفه مهم ياري رساند، معين كرده است.

رعايت اين موازين لازم است و غفلت از آنها زيانهاي جبران ناپذيري به شاگردان وارد ميكند. شرح اين موازين در اين نوشتار كوتاه نميگنجد؛ تنها برخي از مهمترين آداب و روش های  آموزش در اسلام با اختصار بيان ميشود.

وحيد دهقان بازدید : 517 یکشنبه 03 دی 1391 نظرات (0)

اربعین به معنای چهلم است. بیستم ماه صفر به عنوان اربعین حسینی مشهور است. مسلمانان شیعه در این روز مراسم سوگواری به یاد حسین بن علی نوه پیغمبر اسلام و 72 تن از یارانش که در روز عاشورا به دست لشکریان یزید کشته شدند، برگزار می کنند.

در این روز همه جا سیاه پوش می شود، زیرا چهل روز از واقعه ی شهدای کربلا می گذرد. اربعین روزی است که حضرت زینب عیلها السلام  و کاروان اهل بیت پس از مدت ها به کربلا رفتند و دوباره با شهدای کربلا دیدار کردند و بر سر مرقد مطهرشان عزاداری کردند. روزی که حضرت زینب و دیگر اسرا به کربلا رسیدند و وقتی ایشان بر سر مزار برادر بزرگوارشان رسیدند، به یاد روز عاشورا افتادند و اشک از چشمان ایشان جاری شد و با برادرشان از رنج هایی که کشیده بودند سخن گفتند و از دست دشمن ظالم و ستمگر نزد برادرش شکایت کردند.
اربعین حسینی

امام حسن عسگری (ع) زیارت اربعین را یکی از نشانه های مومن می داند. ما در این دعا به امام حسین علیه السلام که در کربلا به شهادت رسیدند سلام و درود می فرستیم و از خداوند می خواهیم دشمنان و کسانی که امام سوم ما را به شهادت رساندند به سزای اعمالشان برساند.

اربعین نقش سازنده و مفیدی در ماندگاری و جاودانگی حماسه ی عاشورا  و اهداف و آرمان والای امام حسین علیه السلام دارد.مورخان نوشته اند که جابر بن عبدالله انصاری، همراه عطیه عوفی در همان اولین اربعین پس از عاشورا به زیارت حسین رفتند.

وحيد دهقان بازدید : 904 شنبه 18 آذر 1391 نظرات (1)

تغییر ظاهری دنیا در روز قیامت بر اساس آیات قرآن

از قرآن استفاده می‌شود که در پایان این جهان و با نفخ صور انقلاب عظیمی را در کائنات و آسمان و زمین رخ می‌دهد. برپا شدن قیامت، مقارن با تحوّلات بزرگی در نظام این جهان است؛ به گونه‌ای که با برچیده شدن بساط این عالم، عالم دیگری برپا می‌گردد. آنگاه همه انسان‌ها از آغاز تا پایان خلقت زنده می‌گردند.

دگرگونی زمین، کوه‌ها، دریاها

در زمین، زلزله عظیمی پدید می‌آید و آنچه در درون زمین است، خارج می‌شود. اجزای زمین متلاشی می‌گردد. دریاها شکافته می‌شوند. کوه‌ها به حرکت درمی‌آیند و در هم کوبیده می‌شوندو مانند توشه شن می‌گردند. سپس به صورت پشم حلّاجی شده در آمده، آنگاه در فضا پراکنده می‌شوند و از سلسله کوه‌های سر به آسمان کشیده، جز سرابی باقی نمی‌ماند.

دگرگونی آسمان و ستارگان

ماه، خورشید و ستارگان عظیمی که بعضی از آنها میلیون‌ها بار از خورشید بزرگ‌تر و پر فروغ‌ترند تیره و خاموش می‌شوند و نظم حرکت آنها به هم می‌خورد. خورشید و ماه به هم می‌پیوندند آسمان که مانند سقفی محفوظ و محکم این جهان را احاطه کرده، متزلزل می‌گردد و می‌شکافد و از هم می‌درد و طومار آن در هم می‌پیچد. روزی که آسمان‌ها به مانند فلز گداخته شود و فضای جهان پر از ابر و دود می‌شود. در چنین شرایطی، شیپور مرگ نواخته می‌شود، همه موجودات زنده، می‌میرند و در جهان طبیعت، اثری از حیات نمی‌ماند و وحشت و اضطراب بر تمام جان‌ها سایه می‌افکند؛ پس از آن، جهان دیگری که جاودان و همیشگی است، برپا می‌گردد.

صحنه گیتی با نور خدا روشن می‌شود و آنگاه شیپور حیات به صدا درمی‌آید و همه انسان‌ها، بلکه همه حیوانات، در یک لحظه زنده می‌شوند و سراسیمه و هراسان همانند ملخ‌ها و پروانگان که در هوا منتشر می‌شوند و با سرعت به سوی محضر الهی روانه می‌گردند.

در صحیحین از سهل بن سعد ساعدی از رسول خدا(ص) آمده است که: «روز قیامت مردم بر سرزمینی بسیار سفید و صاف که هیچ مرز بلندی بر آن وجود ندارد، محشور می‌شوند.» و در بعضی از اخبار، زمین مبدّل به آتش خواهد شد و در بعضی از اخبار زمین محشر برای مؤمنان مبدّل می‌شود به نان بسیار خوبی که از آن می‌خورند تا خلایق از حساب فارغ شوند و از آن جمله انخساف قمر و انکساف شمس است و انتشار نجوم و کواکب است ... «و این چنین خداوند، موجودات را از صحنه‌های رستاخیز آگاه می‌کند و این چنین قرآن از فناپذیری گریز ناپذیر زندگی زمینی سخن می‌گوید. هر کجا باشید شما را مرگ درمی‌یابد؛ هر چند در برج‌های استوار باشید.»

وحيد دهقان بازدید : 2242 چهارشنبه 15 آذر 1391 نظرات (5)

امام مهدی کیست؟

امام مهدی کیست؟ وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام مهدی(عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.

میلاد نور

آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.

دوران زندگی

دوران زندگی امام زمان(عج) به چهار دوره تقسیم می شود:

  1.  از تولد تا غیبت: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.
  2.  غیبت صغری: پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.
  3.  دوره غیبت کبری: این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.
  4. دوره حکومت: پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.

 

وحيد دهقان بازدید : 1248 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (0)

فقيه مجاهد و عالم پرهيزگار آيه الله سيدحسن مدرس يكى از چهره هاى درخشان تاريخ تشيع بشمار مى رود كه زندگى و اخلاق و رفتار و نيز جهت گيرى هاى سياسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقيقت نمونه خوبى است . او موقعيت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقايق اسلامى و دفاع از معارف تشيع مردانه استوار ماند. همان گونه بود كه مى گفت و همانطور گفت كه مى بود. سرانجام به موجب آنكه با عزمى راسخ چون كوهى استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران را افشا نمود جنايتكاران وى را به ربذه خواف تبعيد نمودند و در كنج عزلت و غريبى اين عالم عامل و فقيه مجاهد را به شهادت رسانيدند. اين نوشتار اشاره اى كوتاه به زندگى ابرمردى است كه بيرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش كشيد و شجاعت تحسين برانگيزش چشم بدانديشان و زمامداران خودسر را خيره ساخت و بيگانگان را به تحير واداشت . اگر ما به ذكر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج مى نهيم بدان علت است كه وى پارسايى پايدار و بزرگوارى ثابت قدم بود كه لحظه اى با استبداد و استعمار سازش نكرد و در تمامى مدت عمرش ساده زيستى ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبى را شيوه زندگى خويش ساخت و از طريق عبادت و دعا و راز و نياز با خدا، كمالات معنوى را كسب كرد.

وحيد دهقان بازدید : 1036 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (0)

در يازدهم ذيقعده سال 148 هجري قمري در شهر مدينه و در خانواده حضرت امام موسي بن جعفر(ع) از دامان بانويي پاك نهاد به نام تكتم فرزندي متولد شد كه او را علي ناميدند وي بعدا به كنيه، ‌ابوالحسن و به لقب رضا خوانده شد .علي بن موسي عليه السلام 35ساله و بزرگترين فرزند خانواده خود بود كه پدر بزرگوارش به شهادت رسيد و با فضائل و شايستگيهايي كه دارا بود به تصريح پدر در سال 183 ه.ق مسئوليت امامت و رهبري شيعه و حفظ اصول اسلامي را به عهده گرفت. به طور كلي مدت امامت حضرت رضا عليه السلام به سه دوره تقسيم مي شود.

وحيد دهقان بازدید : 347 جمعه 10 آذر 1391 نظرات (0)

مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه تعالى عليه در كتاب اءمالى خود به نقل از امام جعفر صادق صلوات اللّه عليه آورده است :
هنگامى كه حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام تولّد يافت ، خداوند متعال جبرئيل عليه السّلام را ماءمور گردانيد تا به همراه يك هزار ملائكه ير زمين فرود آيند و رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله را بر ولادت نوزادش تبريك و تهنيت گويند.
جبرئيل عليه السّلام هنگام نزول ، عبورش بر جزيره اى افتاد كه فرشته اى به نام فُطرس در آنجا قرار داشت .
و چون فُطرس در انجام وظائف الهى كُندى و سستى كرده بود، بال هايش شكسته و در آن جزيره مدّت هفت سال به عبادت خداوند مشغول گشت تا آن كه امام حسين عليه السّلام تولّد يافت

وقتى فطرس مَلَك ، متوجّه عبور جبرئيل و همراهانش عليهم السّلام شد، سؤ ال نمود: اى جبرئيل ! كجا مى روى ؟
پاسخ داد: همانا خداوند متعال نعمتى - نوزاد - به محمّد صلّى اللّه عليه و آله عطا كرده است ؛ و مرا جهت ابلاغ سلام و تهنيت بر آن حضرت ماءمور گردانيد.

فُطرس اظهار داشت : اگر امكان دارد، مرا نيز همراه خود ببريد، شايد محمّد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله برايم دعائى كند.
جبرئيل تقاضاى فطرس را پذيرفت و به كمك همراهانش او را نيز با خود آوردند.

امام صادق عليه السّلام افزود: زمانى كه جبرئيل بر پيامبر خدا وارد شد، از طرف خداوند متعال ؛ و نيز از جانب خود به آن حضرت سلام و تبريك و تهنيت گفت ؛ و پس از آن موقعيّت فطرس را به عرض حضرت رسول رساند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به فطرس بگو كه خود را به اين نوزاد بمالد و سپس به مكان اوليّه خود مراجعت كند.
و چون فطرس خود را به قنداقه امام حسين عليه السّلام ماليد، مشكلش برطرف شد، اظهار داشت : اى رسول خدا! امّت تو به زودى اين نوزاد را به قتل خواهد رساند، هركس او را زيارت كند و يا بر او سلام و درود فرستد، در هر كجا و در هر موقعيّتى كه باشد، من براى جبران اين كرامت ، سلام او را به حسين عليه السّلام ابلاغ خواهم كرد سپس فُطرس به سمت آسمان عروج كرد.

وحيد دهقان بازدید : 356 جمعه 03 آذر 1391 نظرات (0)

در بین دانشمندان بزرگ ما كه در اعصار مختلف می زیسته اند، مفاخر و نوابغ بسیاری بوده اند كه امروز هر كدام مایه اعتبار و سند افتخار جهان تشیع به شمار می آیند. ولی از میان آنها شیخ مفید جایگاه خاصی دارد كه از هر جهت او را از دیگران ممتاز می گرداند.

برای این كه بهتر بتوانیم پی به اهمیت شخصیت والای علمی او ببریم، نخست اوضاع عمومی شیعیان پیش از او را از نظر خوانندگان می گذرانیم، سپس دورنمای عصری را كه وی در آن زندگی می كرده است تشریح می كنیم، آنگاه به شرح مختصری از ماجرای زندگی پرحادثه او می پردازیم.

وحيد دهقان بازدید : 1154 جمعه 03 آذر 1391 نظرات (2)

نام مبارک امام چهارم علی است و مشهورترین القاب آن حضرت زین العابدین و سجّاد می‌باشد و مشهورترین کنیه ایشان ابامحمد و ابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار  پنجاه و  هفت سال است. ایشان پانزدهم جمادی الاول سال سی و هشتم هجری به دنیا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام است و تقریباً بیست و سه سال با پدر بزرگوار زندگی کرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سی و چهار سال است.

حضرت سجّاد علیه السلام پدری چون حسین دارد و مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق به طور خارق العاده این دختر را به امام حسین می‌رساند. شرافت این زن آن است که مادر نُه نفر از ائمه طاهرین می‌شود و چنانچه امام حسین علیه السلام «اب الائمه» است. این زن نیز «ام الائمه» است.

گرچه امام سجاد علیه السلام با اهل‌بیت علیهم السلام در همه فضایل وجه اشتراک دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل انسانی نیست، اما از نظر گفتار و کردار شباهت تامّی به جدشان امیرالمؤمنان علی علیه السلام دارد. که آن موارد را ذکر می‌نماییم.

وحيد دهقان بازدید : 432 جمعه 03 آذر 1391 نظرات (0)

به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي و قطع دست استکبار جهاني و منافع آنها در ايران، توطئه‌ها و فتنه‌هاي شياطين عليه ايران روز به روز گسترش يافت. در چنين شرايطي امام خميني در پنجم آذر 1358، فرمان تشکيل بسيج را صادر کردند و فرمودند: مملکتي که 20 ميليون جوان دارد، بايد بيست ميليون ارتش داشته باشد. هنوز يک سال از صدور فرمان امام نگذشته بود که رژيم بعث عراق با هدف براندازي نظام نوپاي اسلامي و با حمايت استکبار جهاني، عليه ايران دست به حمله همه جانبه زد. در چنين شرايطي بود که جوانان سلحشور، به اشاره امام به صورت خودجوش و تحت تشکل‌هاي بسيجي به جبهه‌ها شتافتند و در طول هشت سال دفاع مقدس، با تقديم خون خود، نهال نوپاي انقلاب اسلامي را آبياري کردند و حماسه‌ها و رشادت‌هاي بي‌سابقه‌اي آفريدند. اينگونه بود که بسيج در تاريخ انقلاب اسلامي نه به عنوان يک نهاد نظامي صرف، بلکه به عنوان يک مکتب فرهنگي و ارزشي و کلمه طيبه‌اي که در بين همه اقشار ملت ايران ريشه دوانيده است، مطرح مي‌شود. مقام معظم رهبري در مورد بسيج فرموده‌اند: «... اگر بخواهيم بسيج را در يک تعريف کوتاه معرفي کنيم بايد بگوييم: بسيج عبارت است از مجموعه‌اي که در آن پاکترين انسان‌ها، فداکارترين و آماده به کارترين جوانان کشور، در راه اهداف عالي اين ملت و براي کمال رساندن و به خوشبختي رساندن اين کشور جمع شده‌اند ... بسيج عبارت است از تشکيلاتي که در آن افراد متفرق و تنها، به يک مجموعه عظيم و منسجم، به يک مجموعه آگاه، متعهد، بصير و بينا به مسائل کشور و به نياز ملت، تبديل مي‌شوند. مجموعه‌اي که دشمن را بيمناک و دوستان را اميدوار و خاطر جمع مي‌کند؛ در حقيقت همه انسان‌هاي مؤمن، آگاه، بصير، عاشق ، متعهد و علاقه‌مند و آگاه به کار، در هر ميداني از ميدان‌ها هستند که براي ملت مفيد است، جزء بسيج‌اند؛ لذا بسيج يک نام مقدس است. »

وحيد دهقان بازدید : 388 جمعه 03 آذر 1391 نظرات (0)

يزيد پس از معاويه بر تخت حكومت اسلامى تكيه زد و خود را اميرالمؤمنين خواند و براى اين كه سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبيت كند, مصمم شد براى نامداران و شخصيتهاى اسلامى پيامى بفرستد و آنان را به بيعت با خويش بخواند. به همين منظور, نامه اى به حاكم مدينه نوشت و در آن يادآور شد كه براى من از حسين (ع )بيعت بگير و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان .

وحيد دهقان بازدید : 411 پنجشنبه 02 آذر 1391 نظرات (0)

امام حسين عليه السلام پس از نماز صبح ، سپاه خويش را كه متشكل از 32 تن سواره و 40 تن پياده بودند، به سه دسته تقسيم كرد. دسته اول را در بخش ميمنه ، دسته دوم را در بخش ميسره و دسته اى را ميان آن دو قرار داد. فرماندهى بخش ميمنه را به ((زهير بن قين )) و فرماندهى بخش ميسره را به ((حبيب بن مظاهر)) واگذار كرد و خود در وسط دو سپاه مستقر شد و بيرق سپاه را به برادرش عباس بن على عليه السلام معروف به قمر بنى هاشم سپرد و خيمه ها را در پشت سر قرار داد. عمر بن سعد نيز سپاهيان جنايت پيشه خود را به چند گروه تقسيم كرد. وى ، فرماندهى بخش ميمنه را به عمر بن حجاج ، فرماندهى بخش ميسره را به شمر بن ذى الجوشن ، فرماندهى سواره نظام را به عروه بن قيس و فرماندهى پياده نظام را به شبث بن ربعى واگذار كرد. وى بيرق ، ننگين سپاه خود را به غلامش ((دريد)) سپرد. دو سپاه در برابر يك ديگر صف آرايى كرده و براى آغاز نبرد سرنوشت ساز، لحظه شمارى مى كردند.

وحيد دهقان بازدید : 480 پنجشنبه 02 آذر 1391 نظرات (0)

در روز تاسوعای حسینی شمر بن ذی الجوشن با نامه‏ای که از عبیداللّه‏ داشت از “نُخیله” ـ که لشکرگاه و پادگان کوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد کربلا شد و نامۀ عبیداللّه‏ را برای عمر بن سعد قرائت کرد.

ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب کند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده‏ای. به خدا قسم! تو عبیداللّه‏ را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و کار را خراب کردی…

شمر نزدیک خیام امام حسین علیه‏السلام آمد و عباس، عبداللّه‏، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه‏السلام که مادرشان ام‏البنین علیها‏السلام بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه‏ برایتان امان گرفته‏ام. آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!

در این روز اعلان جنگ شد که حضرت عباس علیه‏السلام امام علیه‏السلام را باخبر کرد. امام حسین علیه‏السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس که چه قصدی دارند؟

حضرت عباس علیه‏السلام رفت و خبر آورد که اینان می‏گویند: یا حکم امیر را بپذیرید یا آمادۀ جنگ شوید.

امام حسین علیه‏السلام به عباس فرمودند: اگر می‏توانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال می‏داند که من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.

حضرت عباس علیه‏السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشکریان خود پرسید که چه باید کرد؟ “عمرو بن حجاج” گفت: سبحان اللّه‏! اگر اهل دیلم و کفار از تو چنین تقاضایی می‏کردند سزاوار بود که با آنها موافقت کنی.

عاقبت فرستادۀ عمر بن سعد نزد عباس علیه‏السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت می‏دهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه‏ می‏سپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت.

گفته مي شود كه در شب عاشورا سي و دو نفر از لشگريان ابن سعد اضافه شدند و، و آن در هنگامي بود كه آنها را ديدند كه دعا و عبادت مي كنند و در سيمايشان، اطاعت از خدا و خضوع در برابر او نقش بسته بود.

وحيد دهقان بازدید : 616 چهارشنبه 01 آذر 1391 نظرات (0)

“خوارزمی” در مقتل الحسین و “خیابانی” در وقایع الایام نوشته‏اند که در روز هشتم محرم امام حسین علیه‏السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه‏السلام کلنگی برداشت و در پشت خیمه‏ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را کَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشکها را پر کردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی که خبر این ماجرا به عبیداللّه‏ بن زیاد رسید، پیکی نزد عمر بن سعد فرستاد که: به من خبر رسیده است که حسین چاه می‏کَند و آب بدست می‏آورد. به محض اینکه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد و کار را بر حسین علیه‏السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.

در این روز “یزید بن حصین همدانی” از امام علیه‏السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو کند. حضرت اجازه داد و او بدون آنکه سلام کند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام کردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان می‏پنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به کشتن آنها گرفته‏ای و آب فرات را که حتی حیوانات این وادی از آن می‏نوشند از آنان مضایقه می‏کنی؟ عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من می‏دانم که آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته‏ام و نمی‏دانم باید چه کنم؛ آیا حکومت ری را رها کنم، حکومتی که در اشتیاقش می سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی که می‏دانم کیفر این کار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حکومت ری به منزلۀ نور چشمان من است و من در خود نمی بینم که بتوانم از آن گذشت کنم.

یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه‏السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حکومت ری به قتل برساند.امام علیه‏السلام مردی از یاران خود بنام “عمرو بن قرظة” را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصلۀ دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.

شب هنگام امام حسین علیه‏السلام با ۲۰ نفر و عمر بن سعد با ۲۰ نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیه‏السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود “عباس” و فرزندش “علی‏اکبر” را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش “حفص” و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص کرد.

در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه‏السلام که فرمود: آیا می خواهی با من مقاتله کنی؟ عذری آورد. یک بار گفت: می‏ترسم خانه‏ام را خراب کنند! امام علیه‏السلام فرمود: من خانه‏ات را می‏سازم. ابن سعد گفت: می‏ترسم اموال و املاکم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در کوفه بر جان افراد خانواده‏ام از خشم ابن زیاد بیمناکم و می‏ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.

حضرت هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمی گردد، از جای برخاست در حالی که می فرمود: تو را چه می‏شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من می‏دانم که از گندم عراق نخواهی خورد!ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه‏ای به عبیداللّه‏ نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که حسین لیه‏السلام را رها کنند؛ چرا که خودش گفته است که یا به حجاز برمی گردم یا به مملکت دیگری می‏روم. عبیداللّه‏ در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، “شمر بن ذی الجوشن” سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه‏ با پیشنهاد عمر بن سعد

 موافقت کند.

وحيد دهقان بازدید : 443 چهارشنبه 01 آذر 1391 نظرات (0)

در روز هفتم محرم عبید اللّه‏ بن زیاد ضمن نامه‏ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.عمر بن سعد نیز بدون فاصله “عمرو بن حجاج” را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعۀ فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه‏السلام و یارانش به آب شدند.

این واقعه ناجوان‏مردانه، سه روز پیش از شهادت امام حسین علیه‏السلام رخ داد. البته حضرت ابوالفضل علیه‏السلام از سیاهی شب استفاده می‏کرد و برای خیمه‏ها آب می‏آورد، ولی از بامداد تا شامگاه روز عاشورا، هیچ‏ گونه آبی برای امام حسین علیه‏السلام و یاران و کودکانش فراهم نشد.

در این روز مردی به نام “عبداللّه‏ بن حصین ازدی” ـ که از قبیله “بجیله” بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره‏ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!

امام علیه‏السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.

حمید بن مسلم می‏گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبداللّه‏ بن حصین آنقدر آب می‏آشامید تا شکمش بالا می‏آمد و آن را بالا می‏آورد و باز فریاد می‏زد: العطش! باز آب می‏خورد، ولی سیراب نمی‏شد. چنین بود تا به هلاکت رسید.

وحيد دهقان بازدید : 526 چهارشنبه 01 آذر 1391 نظرات (0)

در روز دوشنبه ششم محرم عبیداللّه‏ بن زیاد نامه‏ای برای عمر بن سعد فرستاد که: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز کرده‏ام. توجه داشته باش که هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من می‏فرستند.

در این روز “حبیب بن مظاهر اسدی” به امام حسین علیه‏السلام عرض کرد: یابن رسول اللّه ‏! در این نزدیکی طائفه‏ای از بنی اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم. امام علیه‏السلام اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده‏ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت می‏کنم، او یارانی دارد که هر یک از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود. عمر بن سعد او را با لشکری انبوه محاصره کرده است، چون شما قوم و عشیرۀ من هستید، شما را به این راه خیر دعوت می‏نمایم… . در این هنگام مردی از بنی‏اسد که او را “عبداللّه‏ بن بشیر” می‏نامیدند برخاست و گفت: من اولین کسی هستم که این دعوت را اجابت می‏کنم و سپس رجزی حماسی خواند:

قَدْ عَلِمَ الْقَومُ اِذ تَواکلوُا وَاَحْجَمَ الْفُرْسانُ تَثاقَلُوا

اَنِّی شجاعٌ بَطَلٌ مُقاتِلٌ کَاَنَّنِی لَیثُ عَرِینٍ باسِلٌ

“حقیقتا این گروه آگاهند ـ در هنگامی که آمادۀ پیکار شوند و هنگامی که سواران از سنگینی و شدت امر بهراسند، ـ که من [رزمنده‏ای] شجاع، دلاور و جنگاورم، گویا همانند شیر بیشه‏ام.”

سپس مردان قبیله که تعدادشان به ۹۰ نفر می‏رسید برخاستند و برای یاری امام حسین علیه‏السلام حرکت کردند. در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه کرد و او مردی بنام “ازْرَق” را با ۴۰۰ سوار به سویشان فرستاد. آنان در میان راه با یکدیگر درگیر شدند، در حالی که فاصلۀ چندانی با امام حسین علیه‏السلام نداشتند. هنگامی که یاران بنی‏اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریکی شب پراکنده شدند و به قبیلۀ خود بازگشتند و شبانه از محل خود کوچ کردند که مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد. حبیب بن مظاهر به خدمت امام علیه‏السلام آمد و جریان را بازگو کرد. امام علیه‏السلام فرمودند: “لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه‏ِ“

وحيد دهقان بازدید : 612 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

برخى از علل و انگیزه هاى قیام آن حضرت را می توان به طور خلاصه چنین شمرد:
تبدیل حکومت اسلامی به حکومت سلطنتی :

معاویه با خدعه و نیرنک بر امام علی(ع) و امام حسن (ع) پیروزی ظاهری یافت و مست از این پیروزی ها حکومت اسلامی را به حکومت موروثی و سلطنتی تبدیل کرده بود و در ادامه با بیعت کرفتن از بزرکان و حاکمان اسلامی پایه های حکومت یزید را محکمتر می کرد
عدم اعتقاد به دین خدا:
معاویه هرچه که بود ظواهر دین را رعایت می کرد و در بین مردم به ریا هم که شده به ظوهر دین پایبند بود و این فریبکاری و نیرنک وی در بین مردم بود که کار را بر امامان سخت می کرد
زیرا معاویه خود را کاتب وحی و خال المومنین و ادامه دهنده دین رسول خدا(ص) معرفی می کرد و مردم ساده لوح هم فریب خورده نیرنکهای معاویه بودند با مرک معاویه یزید که اعتقادی به دین خدا نداشت حتی ظواهر دین را نیز رعایت نمی کرد و مردم به راحتی می توانستند علیه یزید قیام کنند

سکوت در برابر این ناعدالتى ها جایز نبود
زیرا تأخیر در قیام هنگامى رواست که فرد قدرت بر قیام نداشته باشد. به همین دلیل آن حضرت به مدت بیست سال در برابر معاویه خاموشى گزید،
چون اگر در همان ابتدا قیام مى کرد، خون او در این میان از بین مى رفت، زیرا در آن زمان هنوز ریاکارى هاى معاویه و هویت اصلى بنى امیّه بر مردم روشن نشده بود و مردم نیز آماده چنین قیامى نبودند.

انگیزه هاى معنوى در قیام امام حسین (ع)

برخى با انگیزه معنوى و مقابله با مفاسد اجتماعى و سیاسى و تأمین مصالح اجتماعى و آرمان هاى مقدس انسانى، دست به انقلاب مى زنند و قیام امام حسین (ع) از این نوع قیام بود.

وحيد دهقان بازدید : 566 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

 

ماه مُحَرّم یا محرم‌الحرام نخستین ماه تقویم اسلامی (هجری قمری) و به اعتقاد مسلمانان از جملهٔ ماه‌های حرام است. به‌همان‌گونه که پیش از ظهور اسلام، در دوران جاهلیت، جنگ و خونریزی در این ماه‌ها ممنوع بود، محمد نیز همان را تأیید کرد.محرم نخستین ماه از ماه‌های دوازده گانه قمری و یکی از ماه‌های حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.

واقعه کربلا یکی از نام‌هایی است که اشاره به نبردی دارد که در روز دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری اتفاق افتاد و به عاشورا معروف است.این نبرد بین سپاه امام حسین (ع)  و سپاه یزید ابن معاویه در نزدیکی محلی با نام کربلا در گرفت. با گاه‌شماری هجری خورشیدی این روز با ۲۱ مهر سال ۵۹ شمسی مطابق است.

امام حسین (ع)  روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با چهارهزار نفر در کربلا اردو زد و از آن روز به بعد، هر روز بر تعداد دشمنان امام افزوده می‌شد، که عده‌ی کثیری از آنان را با وعده‌های مختلف از جمله مال و ثروت به خونخواهی حسین خواسته بودند.

در روز هفتم محرم آب را بر امام حسین (ع) و همراهانش بستند و در نهمین روز از ماه محرم شمر با چهار هزار نفر و نامه‏ای از طرف عبید الله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر سعد دستور داده بود با حسین بجنگند و او را به قتل برسانند و اگر اینکار از دوست او بر نمیاید، فرماندهی را به شمر واگذار کند.

روز دهم حسین بن علی (ع) با ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده و دشمن با 2۰۰۰۰ نفر، در مقابل هم قرار گرفتند، جنگ آغاز شد و امام حسین و یارانش به شهادت رسیدند. بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع) سپاه عمر بن سعد سر ۷۰ تن از لشکریان امام حسین (ع)  را جدا کرد و بر بالای نیزها گذاشت و فقط سر حر و علی‌اصغر را از تن جدا نکردند.

خیمه‏ها غارت و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسینی به نام بجدل بن سلیم برای بدست آوردن انگشتر حسین بن علی (ع) ، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد شهدای کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد بعد از سه روز توسط قوم بنی‏اسد دفن شدند

 

وحيد دهقان بازدید : 560 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

از حضرت عیسی علیه السلام و مادر پاکدامنش، در 15 سوره ی قرآن، سخن گفته شده است. نوزدهمین سوره ی قرآن هم به اسم مادر او مریم است. در این سوره قصّه ی حضرت عیسی(ع) آمده است. در قرآن به جز عیسی، با کلمه های «مسیح»، «روح خدا» و «کلمه ی خدا» از آن پیامبر یاد شده است.
حضرت عیسی(ع) پسر مریم است. مریم دختری پرهیزگار بود که خدا را بسیار عبادت می کرد، او مقام بزری نزد خدا داشت و گاهی از بهشت برایش میوه و غذا می آوردند.

یک روز خداوند، فرشته ای را نزد او فرستاد. فرشته به او گفت: خداوند می خواهد پسری به تو دهد که از بندگان عزیز و پیامبران بزرگ خدا خواهد شد. مریم گفت: من هنوز ازدواج نکرده ام؛ چگونه می توانم پسری داشته باشم؟ و فرشته پاسخ داد: این کار برای خدا آسان است.

تولد او شبیه به حضرت آدم(ع) بود. حضرت آدم (که پدر همۀ ماست) خودش پدر و مادری نداشت. خداوند او را از خاک و گِل آفرید و به او روح داد.

وقتی حضرت عیسی(ع) به دنیا آمد، همه ی مردم از تولّد او تعجّب کردند. او نوزادی چند روزه بود؛ ولی زبان باز کرد و با مردم حرف زد. به آن ها گفت: من بنده و پیامبر خدا هستم. خدا به وجود من برکت داده و مرا به نماز و صدقه دادن سفارش کرده است و به من فرموده تا زمانی که زنده هستم به مادرم نیکی و احسان کنم.
حضرت عیسی(ع) معجزه های فراوانی داشت. او با گِل، پرنده میساخت و در آن فوت می کرد و پرنده با اجازۀ خدا زنده می شد و به پرواز در می آمد. او افراد کور و بیماران بدون علاج را شفا می داد و حتّی مردگان را به اِذن خدا زنده می کرد.

آن حضرت 12 یار نزدیک داشت که به آن ها حوّاری می گفتند. آن ها قول داده بودند تا پیامبر خدا را در کارش یاری دهند و مردم را به سوی خدا دعوت کنند.

بزرگان یهود که مقام خود را در خطر می دیدند، تصمیم گرفتند حضرت عیسی(ع) را به قتل برسانند. آن ها فردی را که شبیه به مسیح بود، به صلیب کشیدند و گمان کردند که او را کشته اند. ولی خداوند او را نجات داد و به سوی خود بالا برد تا روزی که حضرت مهدی(عج) ظهور می کند و دین خدا سراسر دنیا را می گیرد، دوباره به میان مردم برگردد.

وحيد دهقان بازدید : 421 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

ماه مُحَرّم یا محرم‌الحرام نخستین ماه تقویم اسلامی (هجری قمری) و به اعتقاد مسلمانان از جملهٔ ماه‌های حرام است. به‌همان‌گونه که پیش از ظهور اسلام، در دوران جاهلیت، جنگ و خونریزی در این ماه‌ها ممنوع بود، محمد نیز همان را تأیید کرد.محرم نخستین ماه از ماه‌های دوازده گانه قمری و یکی از ماه‌های حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود. شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمری دارای نماز و آداب خاصی است که در کتاب شریف مفاتیح الجنان بیان شده است. محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداری شیعیان در قتل امام حسین بن علی است. حوادث و وقایع فراوانی در ماه محرم رخ داده است که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شویم: غزوه ذات الرقاع، فتح خیبر، ازدواج فاطمه، ورود علی ، نبرد کربلاتاسوعا و عاشورا و قتل حسین و اسارت خاندان امام به کوفه و شام. همچنین نقل است که به خلافت رسیدن عثمان، قتل محمد امین برادر مأمون عباسی، قتل جعفر برمکی و انقراض خاندان برمکی و دولت برمکیان، واقعه هولاکو و مستعصم و انقراض دولت بنی عباس در این ماه بوده است. عروج ادریس به آسمان، استجابت دعای زکریا ، عبور موسی از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل نیز در ماه محرم رخ داده است.

وحيد دهقان بازدید : 691 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

بـوداگـرايي دين و فلسفـه اي مبتني بـر آمـوزه هـاي«سيدارتا گوماتا» کـه در حدود 566 تا 486 ق. م مي زيسته است بنا شد. بنا بر داستانهاي بودايي سيدارتا (به معني کمال جو) در منطقه اي در نپال کنوني بدنيا آمد. پس از زايش توجه پيشگويان به او جلب شد. بدينگونه که سيدارتا در آينده يا پادشاهي جهانگير خواهد شد، يا روحاني بيداردل. پدرش يعني«سودو دانا شاه»، براي اينکه پسرش در راه او قرار گيرد وي را در ناز و نعمت پروراند و در کاخهايي محفوظ قرار داد تا سيدارتا با رنجها و کاستيهاي زندگي آشنايي نيابد. با اين حال وي از کاخ گريخت و در طي اين گريز با چهار منظره از زندگي آشنا شد: پيري، بيماري، مرگ و شخصي پارسا که در پي رهايي از رنجها بوده ديدن اين چهار منظره بر وي تأثيري ژرف نهاد و بر آن شد که زندگي شاهزادگي را نهاده و به جستجوي حقيقت بپردازد. پس از گذراندن مدتي با مرتاضان، در جنگلها، آن راه را، راه راستين حقيقت يابي ندانست راهي ميانه در پيش گرفت.

مطابق اعتقادات بودائيان، سيدارتا پس از شش سال آزمودن و پويش، در مکاني به نام يودگايا، زير درختي بنام درخت بيداري (بودي) به درون پويي (مراقبه و مکاشفه) نشست و پس از چيرگي بر ترفندهاي مارا (ديو ديوان) به دريافت رموز و بيداري کامل رسيد و بودا گشت. واژه بودا يعني بيدار شده، يا به عبارتي به روشني رسيده مي باشد.

بودا مي گفت: علت رنج کشيدن هوس است، هوس و تمايل به زندگي و بدست آوردن چيزهاي بسيار. احساسات قدرتمندي چون عشق دنيوي، نيز باعث رنج کشيدن مي شود. بدنبال اين طرز تفکر چهار اصل را بنيان گذارد. 1- اول آنکه رنج جزء جدايي ناپذير تمامي مراحل طبيعي زندگي است (تولد، بيماري، پيري، مرگ). 2- هوس باعث رنج است. 3- براي غلبه بر درد و رنج مي بايست از تمامي هوسها و خودخواهي ها دور شد. 4- چهارمين اصل به بيان چگونگي دست يافتن به سه اصل قبلي پرداخته است.

روشي که بودا به تعليم عقايد خود مي پرداخت به راه هشتگانه شهرت دارد که طبق آن مي بايست هشت عمل صحيح را پيش گرفت: پندار نيک، هدف درست، گفتار نيک،رفتار نيک، شغل درست، تلاش صحيح، تفکر صحيح و مراقبه  (meditation) هدف مذهب بودا رسيدن به «نيروانا» يا همان عالم صلح و آرامش و آسودگي از رنج است. از جمله عقايد بودائيان زندگي مکرر يا تناسخ است و معتقدند که انسان پس از مرگ، دوباره متولد مي شود. بدين ترتيب هر زندگي بعدي عذاب يا پاداش زندگي قبلي خواهد بود

دستورات اخلاقی بودا :

پرهیز از آزار جانداران، پرهیز از دزدی پرهیز از بی عفتی پرهیز از دروغ پرهیز از مستی پرهیز از بدگویی پرهیز از خود خواهی پرهیز از نادانی پرهیز از دشمنی

دین بودا هیچ خدایی ندارد . و از خدا هیچ صحبتی به میان میاد وقتی خدایی نیست پس مراسمی هم ندارند . فقط مراسم تذكر و یاد آور و تامل است و یادبود مردگان . هرماه بودای ها در معابد خود ( استوپا ) جمع می شوند و دعا می كنند و به مجسمه استاد احترام میگذارند

قاعده ی اصلی مراقبه در آیین بودا آنست كه شخص سالك به حالت چهار زانو و مربع بنشیند . چشم ها را بسته و در اعماق قلب خود تلاش كند محبت همه ی هستی را داشته باشد . بر خلاف آیین های دیگر طبقات دینی در آیین بودا وجود ندارد . و شخص می تواند دین دیگری هم داشته باشد .آیین بودایی 300 فرقه دارد . 3 فرقه معروف آن ماهایانا – هینامایانا – وجریانا هستند بیشتر در تبت و مغولستان هستند . رهبر دینی را لاما می گویند . جودو – شین گن – گندا و آئوم فرقه های معروف دیگر هستند

كتاب مقدس بودائیان تری پیتاكا ( سه سبد حكمت ) نامیده می شود . سه بخش دارد .

وحيد دهقان بازدید : 482 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

در روز شنبه چهارم محرم عبیدالله بن زیاد مردم را در مسجد كوفه گرد آورد و خود به منبر رفت و گفت: « اى مردم ! شما آل ابى سفیان را آزمودید و آنها را چنان كه مى‏خواستید، یافتید! و یزید را مى‏شناسید كه داراى سیره و طریقه‏اى نیكو است! و به زیر دستان احسان مى‏كند! و عطایاى او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! و اینك یزید دستور داده است كه بهره شما را از عطایا بیشتر كنم و پولى را نزد من فرستاده است كه در میان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم! این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت كنید.»

 وي  مردم را در صورت یاری امام حسین علیه‌السلام تهدید به قتل و اعدام کرد. و فتوای شریح قاضی را مبنی بر مباح بودن خون امام حسین علیه‌السلام خواند و دستور داد تا همه راه‌های ورودی و خروجی کوفه را ببندند.

سپس از منبر به زیر آمد و براى مردم شام نیز عطایائى مقرر كرد و دستور داد تا در تمام شهر ندا كنند كه مردم براى حركت آماده باشند، و خود و همراهانش به سوى نخیله حركت كرد و حصین بن نمیر و حجار بن ابجر و شبث بن ربعى و شمر بن ذى الجوشن را به كربلا گسیل داشت تا عمربن سعد را در جنگ با حسین كمك نمایند.

پس از اعزام عمربن سعد به كربلا، شمربن ذى الجوشن اولین فردى بود كه با چهار هزار نفر سپاهى آزموده براى جنگ با امام حسین علیه‏السلام اعلام آمادگى كرد و بعد یزیدبن ركاب كلبى با دو هزار نفر و حصین بن نمیر با چهار هزار نفر كه جمعا بیست هزار نفر مى‏شدند.

امام رضا(عليه السلام)، چنين نقل شده است:

«وقتي محرم فرا مي‌رسيد، پدرم خندان ديده نمي‌شد، حزن و اندوه تا پايان دهه‌ اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصيبت و گريه ايشان بود.»

وحيد دهقان بازدید : 373 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

در روز جمعه سوم محرم، عمربن سعد  كه فرماندهي سپاه يزيد را بر عهده گرفته بود، با چهار هزار  نفر نیروی جنگی به کربلا آمد. عمر بن سعد برای دست‏یابی به‏حکومت ری ـ که هرگز به آن نرسید ـ فرماندهی سپاه یزید را پذیرفت و مرتکب جنایت‏های غیرانسانی فراوانی شد.عمر بن سعد مردی به نام «کثیر بن عبدالله » - که مرد گستاخی بود - را نزد امام (ع) فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند . کثیر بن عبدالله به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم; ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلا چنین قصدی نداریم . هنگامی که وی نزدیک خیمه ها  رسید، «ابو ثمامه صیداوی » (همان مردی که ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا کرد) نزد امام حسین (ع) بود . همین که او را دید رو به امام عرض کرد: این شخص که می آید، بدترین مردم روی زمین است . پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین (ع) برو . گفت: هرگز چنین نمی کنم .ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی . گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت کاری هستی و من نمی گذارم بر امام وارد شوی . او قبول نکرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو کرد . سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیکی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟ حضرت در جواب فرمود:

«مردم کوفه مرا دعوت کرده اند و پیمان بسته اند، بسوی کوفه می روم و اگر خوش ندارید بازمی گردم ... .»

فرستاده ابن سعد با اين پيام به نزد وي بازگشت و او نيز آنچه را كه امام (ع)  فرموده بود براي ابن زياد نوشت  كه جواب آن چنين آمد :

«پس بر حسين (ع) و يارانش بيعت با يزيد را عرضه كن، اگر انجام داد آنگاه ما تصميم خود را خواهم گرفت. »

امام حسین (ع) ، در اين روز  بخشی از خاک سرزمین کربلا را که مرقد مطهرشان هم‌اکنون در آن واقع شده است، از اهل نینوا به قیمت شصت‌هزار درهم و بسیار بیش‌تر از ارزش زمین از آن‌ها خریداری کرد و به آنها صدقه داد به شرط آن‌که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی کرده و زائران او را تا سه روز میهمانی کنند. مساحت حرم امام (ع) كه آن را خريداري نمودند چهار ميل در چهار ميل بود، و اين زمين براي فرزندان و موالي امام حلال و براي غير آنان كه با آنها مخالفند حرام است. در حديثي از امام صادق (ع) آمده است كه آنان به شرط و پيمان خود عمل نكردند.

وحيد دهقان بازدید : 566 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

امام حسین(علیه السلام) در روز اول محرم سال 61 هجرى قمرى در حالى که به کربلا نزدیک مى شدند به قصر بنى مقاتل رسید و در آنجا نزول فرمود. پس ناگاه، نگاه حضرت به خیمه اى افتاد، حضرت پرسیدند: این خیمه کیست؟ گفتند: خیمه عبید الله ابن حرّ جعفى است. فرمود: او را نزد من آورید. عبید اللّه در پاسخ پیام رسان امام حسین(علیه السلام) گفت: من از کوفه بیرون نیامدم مگر به سبب آنکه مبادا حسین داخل کوفه شود و من در آنجا باشم، به خدا سوگند من نمى خواهم او را ببینم و حتى نمى خواهم او هم مرا ببیند. رسول برگشت و سخنان او را نقل کرد. حضرت خودشان تشریف بردند، همان کلمات را به حضرت عرض کرد. حضرت فرمودند: اگر یارى مرا نمى کنى در صدد قتال من برمیا، به خدا سوگند هر کس استغاثه مرا بشنود و یارى نکند هلاک خواهد شد. آن مرد گفت: ان شاء اللّه چنین نخواهد شد و از سعادت همیشگى محروم ماند.

امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به کربلا وارد شد .عالم بزرگوار «سید بن طاووس » نقل کرده است که: امام علیه السلام چون به کربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟  پاسخ دادند: «غاضریه» فرمود: نام دیگری هم دارد؟ گفتند: «شاطی الفرات» دوباره فرمودند: «اسم دیگر چه‌طور؟» گفتند: «کربلا»؛ امام آهی از دل کشیدند و فرمودند: «اللهم انی اعوذبک من الکرب والبلاء» يعني  « خداوندا همانا به تو پناه مي برم از كرب و بلا »      

در این روز «حر بن یزید ریاحی » ضمن نامه ای «عبیدالله بن زیاد» را از ورود امام علیه السلام به کربلا آگاه نمود.

امام علیه السلام به اهل کوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه - که مورد اعتماد حضرت بودند - را از حضور خود در کربلا آگاه کرد . حضرت نامه را به «قیس بن مسهر» دادند تا عازم کوفه شود . اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه السلام را دستگیر کرده و به شهادت رساندند . زمانی که خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود:

« خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاه والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی .»

وحيد دهقان بازدید : 817 پنجشنبه 11 آبان 1391 نظرات (0)

در سال دهم هجرت، به دستور الهى، آخرين سفر پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) به مكه براى تعليم حج و اعلام ولايت ائمه (عليهم السلام) آغاز شد. در اين سفر بيش از يكصد و بيست هزار نفر آن حضرت را همراهى كردند كه در شرايط آن زمان سابقه نداشت.

بلافاصله پس از پايان مراسم حج، اعلام شد همه حجاج از مكه خارج شوند و براى برنامه اى مهم در غدير خم - كه كمى قبل از محل جدا شدن كاروان ها بود ـ حضور يابند.

سه روز پس از پايان مراسم حج، سيل جمعيت به سوى غدير حركت كردند.

وحيد دهقان بازدید : 779 پنجشنبه 11 آبان 1391 نظرات (0)

محمدحسین فهمیده در اول اردیبهشت 1346 در شهر قم متولد شد.
در سال 1352 در دبستان روحانی قم مشغول به تحصیل شد.
سال تحصیلی به آخر رسیده بود. بوی تابستان می آمد. محمد حسین با معدل عالی قبول شده بود. در سال 1356 به کلاس اول راهنمایی مدرسه حافظ قم رفت.
در سال‌های 1356 و 1357 به پخش اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب مبادرت می‌ورزید و در زمستان سال 1357 نیز در تظاهرات انقلاب اسلامی شرکت نمود.

وحيد دهقان بازدید : 1045 سه شنبه 09 آبان 1391 نظرات (1)

حج نمايشي عظيم از وحدت جامعه اسلامي است. هر مسلماني موظف است با رها شدن از همه قيد و بندها و پيوندهاي زندگي و پرهيز از همه روزمرگيها در اين نمايش عظيم شركت كند.
همه آنچه را كه رنگ و نشان است از خود بزدايد و از همه مرزهاي خيالي و پوچ نظامها و طبقات و برتريجوييها بگذرد و در ترازوي ميزان حج، يكرنگ و سراپا پاك و سفيدپوش قرار گيرد و در صحنه باشكوه حج ابراهيمي با تمام وجود تجسم بخش خاطره عظيم ابراهيم، هاجر و اسماعيل باشد تا در زمانه خود نيز ابراهيمگونه عمل كند و در راه خدا سختيها را هاجروار به جان بخرد و چون ابراهيم همه آنچه را عزيز ميدارد، براي خدا قرباني كند و مانند اسماعيل راهي قربانگاه عشق شود.

وحيد دهقان بازدید : 1783 جمعه 05 آبان 1391 نظرات (0)

آثار و فواید نماز

درباره نماز صدها آیه و حدیث از ائمه اطهار علیهم السلام به دست ما رسیده که فواید نماز را که حدود هزار فایده می باشد, ذکر کرده اند ؛ برای آنکه جوانان عزیز با فلسفه نماز آشنا شوند, تعدادی از آن علل ذکر خواهد شد. البته این همه فایده وقتی بوسیله نماز حاصل می شود که انسان نماز را با حضور قلب بخواند.

وحيد دهقان بازدید : 954 جمعه 05 آبان 1391 نظرات (0)

امام جعفر صادق(ع)

جعفر بن محمد معروف به جعفر صادق، امام ششم شیعیان و فرزند محمد باقر و ام‌فروه است. او در ۱۷ ربیع الاول ۸۳ هجری قمری ۷۰۲-۷۰۳ میلادی در مدینه به دنیا آمد. او توسط منصور دوانیقی، خلیفه عباسی مسموم شدو در ۲۵ شوال ۱۴۸ هجری قمری در سن ۶۵ سالگی در مدینه درگذشت. او بیشترین سال عمر را در میان ۱۲ امام شیعیان داشته‌است. محل دفن وی کنار قبر پدرش در قبرستان بقیع شهر مدینه است.

وحيد دهقان بازدید : 500 پنجشنبه 04 آبان 1391 نظرات (0)

پنچ سال پس از بعثت پيامبر اكرم (ص) درست در سال هجرت مسلمانان به كشور حبشه «خديجه» در شب بازگشت رسول الله (ص) از معراج كودكي را آبستن گشت كه ملائك قرن‌ها در انتظار ميلادش بودند، زهرا (س) از همان آغاز آرام بخش زخم‌هاي دل مادر بود، به طوري كه قبل از تولد [در رحم] با خديجه صحبت مي‌كرد. تا اين‌كه انتظار به پايان رسيد و خانه پيامبر (ص) نوراني شد. در همان لحظه جبرئيل بر زمين فرود آمد «يا رسول الله خداوند امر كرده نام كودك را فاطمه بگذاريد» مدتي گذشت، زهراي اطهر كه هنوز گرمي عشق مادر را آن‌چنان نچشيده بود, در شعب ابي طالب به سوگ او نشست.

تعداد صفحات : 2

درباره ما
انواع مقالات و تحقیقات دانش آموزی و دانشجویی، پاورپوینت و ... تجربیات مدون دبیران و معلمان
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    بیشتر کدوم مطالب سایت را می پسندید؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 273
  • کل نظرات : 217
  • افراد آنلاین : 14
  • تعداد اعضا : 2068
  • آی پی امروز : 103
  • آی پی دیروز : 81
  • بازدید امروز : 237
  • باردید دیروز : 304
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 706
  • بازدید ماه : 706
  • بازدید سال : 36,859
  • بازدید کلی : 757,100
  • آخرین نظرات
  • سینما در ماشین با ایرانتیک - 1399/03/13
    سینما در ...
  • آیدا - 1394/10/14
    ممنون اززحماتی که ...
  • حسین - 1394/10/10
    عالی
  • یاسمن - 1394/10/06
    عالی
  • - 1394/10/05
    سلام ممنون واقعا ...
  • سما - 1394/10/04
    مزخرف ترین انشا بود
  • خوشگل طلا - 1394/09/27
    عالی نه خوبم نه ...
  • حدیث ولی محمدی - 1394/09/11
    سلام ممنون خیلی خوب ...
  • ارمی کمپ - 1394/09/01
    ممنون کلی استفاده ...
  • نیکان - 1394/08/28
    با سلام و خسته ...