loading...
خدمات كامپيوتر و چاپ فينال
وحيد دهقان بازدید : 388 شنبه 02 دی 1391 نظرات (0)

شاگردی از استادش پرسید « عشق چیست » ؟
استاد در جواب گفت به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور . اما در هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی .

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت . استاد پرسید « چه آوردی » ؟
و شاگرد با حسرت جواب داد : هیچ ! هرچه جلو می رفتم خوشه های پر پشت تر می دیدم و به امید پر پشت ترین ان ها تا انتهای گندم زار رفتم .

استاد گفت عشق یعنی همین !

شاگرد پرسید پس « ازدواج چیست » ؟
استاد به سخن آمد که به جنگل برو و بلند ترین و زیبا ترین درخت را بیاور . اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی .
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت .
استاد پرسید « چه شد » ؟
او در جواب گفت به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم . ترسیدم که اگر جلو بروم باز هم دست خالی برگردم .
استاد گفت : « ازدواج یعنی همین » !

تفاوت عشق و ازدواج

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
انواع مقالات و تحقیقات دانش آموزی و دانشجویی، پاورپوینت و ... تجربیات مدون دبیران و معلمان
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    بیشتر کدوم مطالب سایت را می پسندید؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 273
  • کل نظرات : 217
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 2068
  • آی پی امروز : 119
  • آی پی دیروز : 81
  • بازدید امروز : 259
  • باردید دیروز : 304
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 728
  • بازدید ماه : 728
  • بازدید سال : 36,881
  • بازدید کلی : 757,122
  • آخرین نظرات
  • سینما در ماشین با ایرانتیک - 1399/03/13
    سینما در ...
  • آیدا - 1394/10/14
    ممنون اززحماتی که ...
  • حسین - 1394/10/10
    عالی
  • یاسمن - 1394/10/06
    عالی
  • - 1394/10/05
    سلام ممنون واقعا ...
  • سما - 1394/10/04
    مزخرف ترین انشا بود
  • خوشگل طلا - 1394/09/27
    عالی نه خوبم نه ...
  • حدیث ولی محمدی - 1394/09/11
    سلام ممنون خیلی خوب ...
  • ارمی کمپ - 1394/09/01
    ممنون کلی استفاده ...
  • نیکان - 1394/08/28
    با سلام و خسته ...